بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دلم برای یک نفر تنگ است . . .

نمی دانم کجاست. . .

نمی دانم چه می کند. . .

حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. . .

رنگ موهایش را نمی دانم. . .

لبخندش را هم. . .

فقط میدانم که باید باشد و نیست. . .

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تسبـیحِ مادر» ثبت شده است

افسران - چرا تسبـیحِ مادر توی دستِ تو...
حالا که آمدی، چند کلمه‌ای برایم حرف بزن؛ از خودت، از کار و بارت؛ از روزگارت...
هنوز توی مزرعه کار می‌کنی؟
هنوز وقت سحـر، اذان می‌گویی توی روستا؟
هنوز کاشی‌کاریِ سردرِ خانه فرو نریخته؟ همان که رویش نوشته بود" اُفَوِّضُ أَمری إِلَی اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالعِبادِ"
پیر شده‌ای پدر... پیشانی‌ات چین افتاده... پوست دستت کشیده شده... سوی چشم‌هایت کم شده...
چه خبر از هم‌سایه‌ها؟
به تو و مادر سر می‌زنند؟
گفتم مـــادر؛ حالش چه‌طور است؟
راستی پدر، چرا تنها آمده‌ای؟
پس مـــادر...
چرا تسبـیحِ مادر توی دستِ تو...
۳ ۰۹ تیر ۹۲ ، ۰۱:۰۰