بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دلم برای یک نفر تنگ است . . .

نمی دانم کجاست. . .

نمی دانم چه می کند. . .

حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. . .

رنگ موهایش را نمی دانم. . .

لبخندش را هم. . .

فقط میدانم که باید باشد و نیست. . .

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمودکاوه» ثبت شده است

"ما به شما بی حجـابـــ ها چیزی نمی فروشیـــــم"

دخترِ یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد درِ مغازه. یادم نیست چه می خواستــــــ ؛ ولی می دانم چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی!

شب با پدرش آمد دم خانه امان.نه گذاشت نه برداشت، محکم زد توی گوشِ محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد. هر جور بود قضیه را فیصله داد.

دختره، دو سه بار دیگر هم آمد درِ مغازه. محمود هم چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت:

"ما به شما بی حجـابـــ ها چیزی نمی فروشیـــــم"


۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۰۰