دریافت
حجم: 3.61 مگابایت
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
میخواستم دل نوشتی برای پست بنویسم،دیدم بهتره همه دردودلها بماند محضر ارباب ان شاءالله...
با این مداحی دلتون هوایی شد صلواتی برای شادی روح شهدا بفرستید....
یک حرفایی هستند که فقطِ فقط باید رو به روی حرم به خود ارباب بگی . . .
بی صواد !!!!!!!
ما بی صوادیم ؟؟؟؟؟
بی صواد اونی که حولوکاصت رو تایید میکنه . . .
بی صواد اونی که با شعار طکریم مردم اومده الان داره با یه صبد مردم رو طهغیر میکنه . . .
بی صواد اونی که هدفمندی یارانه ها رو گداپروری میدونه ولی سفهای تولانی صبد طهغیر(تدبیر) رو کرامت و تدبیر میدونه . . .
بی صواد اونی که نمیدونه 20% بیشتره
بی صواد اونی که اموال بلوکه شده کشور خودش رو دارن بجای تعلیق انرژی اتمی بهش میدن اونم قسطی . . .
بی صواد اونی که پدر سینما رو بهروز وثوقی میدونه . . .
بی صواد اونی که . . .
بی صواد اونی که . . .
بی صواد . . .
اگر با صواد شدن همایت بی چون و چرا از مضاکراط اخیر و دولط طعلیغ یا فراموش کردن خون شهدا است پس من بی صوادم
ایشون ناشناس میدون خراسونه . . .
روبروی بوستان کوثر . . .
اوستا جلیل موتور ساز . . .
بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم . . .
کسی که ترک موتورش چند بار آقا رو برده بود برا شناسایی مناطق جنگی . . .
سال 61 که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . . ولی تو سردخونه دیدن که زنده است و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . .
حالا از دست راستش هم بگذریم که کلا کار نمیکنه . . .
چند سال بعد به همراه پدرش میرن جماران خدمت امام (ره) . . .
جلیل میخواد امام رو بغل کنه که اطرافیان اجازه نمیدن . . .
اینجاست که آقای خامنه ای میگن:
«ایشان را میشناسم، از خودمان هستند، ما را در سوسنگرد چند بار برای شناسایی بردند»
وقتی امام جلیل رو بغل میکنن و کاسه ی سرشو میبینن . . . گریه میکنن . . .
اوستا جلیل حتی نمیتونه حرف بزنه . . .
فقط چند کلمه : سلام، بله، آقا، نه و یا علی . . .
باباش جانباز انقلاب . . . برادرش شهید جنگ . . . خودش هم شهید زنده . . .
ـ جلیل میخنده:
وقتی پدرش از امام تعریف میکنه . . .
ـ گریه میکنه :
وقتی پدرش از خاطرات ابوالفضل برادر شهیدش میگه . . .
ـ و با اشاره از پدرش میخواد سکوت کنه:
وقتی که پدرش میخواد از کارهایی که جلیل در جبهه کرده بود حرف بزنه . . .
فقط خواستم بگم خیلی مردی اوستا جلیل . . .
به مولا خیلی مردی . . .
تویی که زبونت . . .
جمجمه ات . . .
دستت و کل بدنت رو دادی . . .
تا من و امثال من امروز باشیم . . .
شاید لب باز نکنی و نگی که چیکارا برامون کردی . . .
ولی چشمات شهادت میدن که کم نزاشتی . . .
دمت گرم
روزی روزگـاری..! بمـب بود..مـوشک و ویرانی هـم بـود..!
و کسی کـه از مال و جان و فـرزندش میگذشت.. بود و نبـود اینـها را قـحطی نمیدانست..؟
استاد اسفندیار قره باغی