یک دانه اضافه
یک دانه اضافه
در تیرماه سال 1361 در کربلای شلمچه، عملیات بزرگ رمضان توسط رزمندگان اسلام شکل گرفت.من به همراه چند نفر از دوستان، هر شب یک کامیون را پر از کمپوت
و آب یخ می کردیم و مقداری نخ و سوزن و کاغذ و پاکت نامه را بر می داشتیم و به خط مقدم می بردیم و صبح در خط راه می افتادیم. یک نفر کنار دست راننده نشسته و فریاد میزد: «نخ، سوزن، کاغذ و پاکت، کمپوت ...» هرکسی از سنگرها بیرون می آمد و هرچه لازم داشت به او می دادیم. وقتی به خط نیروی لشکر محمد رسول الله (ص) که بچه های تهران بودند، رسیدیم؛ رزمنده ای نوجوان از یکی از سنگرها بیرون آمد. از او پرسیدیم: «چند نفرید؟» گفت: «14 نفر» من به او 14 کمپوت گیلاس و یک نخ و سوزن و چند پاکت نامه دادم. او به داخل سنگر رفت و ما حرکت کردیم. لحظه ای بعد متوجّه صدایی از پشت سرم شدم که می گفت: «آقا برگردید، ما 13 نفر هستیم و یک دانه اضافه است!» ایستادیم و به آن نوجوان گفتم: «یک نفر دوتا کمپوت بخورد.» گفت: «نه، ما 13 نفر هستیم!».
راوی: برادر حاج علی اکبر همتی از مسئولین ستادپشتیبانی جنگ جهاد