تا هم پستی من رو نیارید من نگهبانی نمیدم ...
پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۰ ق.ظ
پست نگهبانی جهان آرا و حمید با هم بود.حمید دائم غر میزد: " این فرمانده ی ما خودش میخوابه ما باید پست بدیم! "
صبح از دفتر فرمانده، حمید رو خواستند. محمد منتظرش بود. حمید اون جا هم درباره ی فرماندهی جهان آرا متلک میگفت و محمد چیزی نمیگفت.
وقتی احمد گفت محمد همون فرمانده است، حمید کفش هاش رو برداشت، فرار کرد.
خجالت میکشید جهان آرا رو ببینه.
همون شب جهان آرا دنبال حمید میگشت.
میگفت: " تا هم پستی من رو نیارید من نگهبانی نمیدم. باید حمید بیاد. "
بروزیم با
پرسش و پاسخ دانشجویان با رهبر انقلاب درباره وظایف دانشجو