دعای مادر مستجاب شد . . .
مادر ختم سوره ی واقعه برداشت؛ به این نیت که اگه قراره پسرش شهید بشه، روز عاشورا باشه و گریه
ای که می کنه برای سیدالشهداء باشه!
محمود که رفت منطقه، عکسش رو قاب گرفت و نصب کرد رو دیوار.
روز عاشورا که رسید، مادر هنوز خبر نداشت که محمود شهید شده. نگاه کرد به قاب عکسش که از قبل
آماده اش کرده بود و دست هاش رو رو به آسمان بلند کرد:
" خدایا، هنوز منو قابل ندونستی که دعام رو مستجاب کنی . . . "
**
چند روز بعد دعای مادر مستجاب شد . . .
خبر شهادت محمود رو برای مادر آوردند . . .