بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دلم برای یک نفر تنگ است . . .

نمی دانم کجاست. . .

نمی دانم چه می کند. . .

حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. . .

رنگ موهایش را نمی دانم. . .

لبخندش را هم. . .

فقط میدانم که باید باشد و نیست. . .

آخرین نظرات

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتخابات» ثبت شده است

افسران - مظلوم ترین عاشق دنیا ! مادر!

ای دل نگران که چشم هایت بر در 

شرمنده که امروز به یادت کمتر

جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق

مظلوم ترین عاشق دنیا ! مادر! 

 

عکس شهید داوود حق وردیان در آغوش مادر بزرگوارش

۲ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۰

خلیج همیشه فارس

افسران - خلیج همیشه فارس

۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۲

افسران - آخرین سفارش های مردِ خانه

عکسی که می بینید، در جریان یک آیین اعزام داوطلبان بسیجی به جبهه های نبرد گرفته شده و به گونه ای هنرمندانه، سه گونه وداع را در خود جای داده است

به گزارش جهان نیوز، سخت ترین وداع ها در سال های دفاع مقدس، وداع بسیجیان متاهل با همسران و فرزندانشان بود. مرد یک خانه می رفت که شاید بازنگردد و زن و فرزندانی که تنها تکیه گاهشان در زندگی را بدرقه می کردند، در جدالی میان احساسات خود و اعتقاداتشان، توان خود را به کار می بستند که او را مکدر و خونین دل به هجرت مجاهدانه اش راهی نسازند. و چه سخت بود این جدال.

عکسی که می بینید، در جریان یک آیین اعزام داوطلبان بسیجی به جبهه های نبرد گرفته شده و به گونه ای هنرمندانه، سه گونه وداع را در خود جای داده است: پدری با فرزند جوانش، مردی با همسرش و مادری با فرزندش خداحافظی می کنند. در این میان، چهره اندیشناکِ مردی که همسرش را در پیش رو دارد، بیشتر جلب نظر می کند. بانوی خانه سخنانی می گوید که مردش را سخت به اندیشه وا داشته است. کاری است که تنها به یدِ مردانه او محقق خواهد شد اما جبهه ای دیگر و مجالی دیگر او را می طلبد و...

چه سخت بود وداع مردانِ جنگ با همسر و فرزندانشان.

۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۰

افسران - ولایت...

عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است.


عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت.


عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم..

سرش را بالا آورد، دید شانه های امام(ره) دارد می لرزد..امام(ره) گریه اش گرفته بود..
فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
چهارتا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم..
همین..

۴ ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۰

مهدی جان:

آلودگی

از "هشدار" فراتر رفته است

نفسهایمان به شماره افتاده ،

زندگیمان

سالهاست تعطیل است!

مولا جان هوای باریدن نداری؟

۱ ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۰

سرچشمه ی عشق با علی آمده است

گل کرده بهشت تا علی آمده است

شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)

کز کعبه صدای یا علی آمده است

۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۰

سه روز تا نهایت وقت است؛ سه روز تا ابدیت ؛ سه روز برای آخرین پرواز . . .

۳ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۵

شهید حسن باقری :

روزی خواهد آمد که نسل آینده اقدامات و آرمان های ما را مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد داد

پس آنطور عمل کنیم که ، همیشه مورد رضای خداوند تبارک و تعالی باشد...

سالروز شهادتش گرامی باد

شادی روحش صلوات

۳ ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۰۰
http://rodfile.ir/images/cstceo9oe3j4y80tw9qw.jpg


با سلام به همه دوستان خواهش میکنم متن رو با دقت بخونید
بی مقدمه میگم که وقت شریفتون رو نگیرم:
همگی کاملا مطلع هستید که ایران این روزها به شدت طعم گرانی رو چشیده و با اومدن برخی کاندیداها قیمت دلار به یکباره سیر نزولی رو در پیش گرفت!
این یعنی بازار دست این کاندیداست یعنی فشارهای وارده شک نکنید که از سمت برخی از این افراده برای نشستن بر مسند قدرت!
یه عده که ادعاشون میشه مدافع مردم هستن
الان درسدد برنامه ریزی واسه یه اغتشاش مثل 88 هستن که مخالف و موافق همه با هم میسوزن و همه میدونیم که چه خسارتی به کشور خودمون میزنیم با این کارا مخصوصا الان!
اونم تو این اوضاع سوریه و عراق و افغانستان و ترکیه! که همه چی واسه یه تخریب جانانه و تجاوز به این خاک مهیاست!
آمریکا مدافع حقوق بشر چرا به جنایات سوریه (خوردن قلب یک سرباز نیمه جان ، کشتن مردها در میادین شهر جلوی چشم مردم و خانواده شان و بیوه شدن زنان و یتیم شدن کودکان ، تجاوز به زنان و دختران) واکنشی نشون نداده و نمیده؟؟!
چه طور 6تا عضو ناتو که تو افغانستان کشته میشن تمام شبکه های خبری تو بوق و کرنا میکنن ولی چندتا مسیحی و مسلمون و اصلا لاییک بدبخت که مورد ظلم واقع شدن کشته میشن اصلا مهم نیست؟! مگه اینا آدم نیستن یا مگه اینا صاحب زندگی نبودن؟؟
هممون خوب میدونیم این چیزا رو ! و اینکه آمریکا همیشه میخواد برتر باشه از هر راهی که ممکنه! ولی ما میخوایم برتر باشیم نه از هر راهی بلکه هر راهی که حداقل ظلم کمتری به افراد دیگه میشه.نمیگم بی عدالتی نیست ! هست ولی نه مثل کشورهای دیگه! نه تا حدی که مردم خودشونو تو ویترین مغازه ها قرار بدن برای کار یا هرچیز دیگه!!!!!!
عده ای دست دوستی به سمت امریکا دراز کرده بودن و میکنن و دم از دوستی با امریکا میزنن که چی؟فکر نکنید این به نفع ماست!
بخدا من و امثال من گاهی در آرزوی شیر و ماست و  روغن نباتی و حتی خدا رو شاهد میگیرم در آرزوی یک نان ، سیر میکنیم!!!نیازی به آیه و قسم نیست چرا که اکثرا همین درد را در این ایام کشیده اند.
با این حال ما حاضر نیستیم آمریکا بر ما سلطه پیدا کنه دوستی با آمریکا یعنی شکست در تحریم سی و چند ساله اونم الان که آمریکا واقعا به عجز اومده و نشون نمیده ...
راحت تر بگم : دوستی با آمریکا یعنی هدر رفتن سی و چند ســـال زحمت و مشقت و سختی مردم .
دوستی با آمریکا یعنی پررو تر شدن و هار شدن سگ افسار گسیخته ای به نام آمریکا که آثار دندان هایش جایی نیست که دیده نشود!
دوستی با آمریکا یعنی تقدیم کردن نوامیسمان دو دستی به ایشان
دوستی با آمریکا یعنی خداحافظ شلمچه خداحافظ یاران و سردار طلاییه!!
برخی چنان دم از دوستی با آمریکا میزنند که انگار به عواقب آن فکر نکرده یا نمیکنند!
آیا نظر امام خمینی رحمة الله علیه این بود؟
چطور شخصی یار امام بوده و اکنون نظریه اش با آرمان امام(شکست استکبار جهانی-امریکا) متفاوت است؟و اکنون هم چنان خود را جا میزند که انگار از شهدای عاشورای کربلاست!!!!
اگر حسین علیه السلام مقابل استکبار ایستاد و با 72 تن جان گران بهای خود را تقدیم راه حق و مبارزه با استکبار کرد ما نیز در مقابله با استکبار خواهیم ایستاد و اینبار با 70میلیون جانِ مملو از عشق به ثارالله ، نهضت را زنده نگه خواهیم داشت و راه ایشان را ادامه خواهیم داد.
علی علیه السلام فرمود: مرز بین حق و باطل کمتر از یک تار موست ، دوستان مراقب باشیم.
آن روزها که دشمن به جانمان حمله کرد شهدا ما را شرمنده خود کردند
نکند این روزها که دشمن به نانمان حمله کرده است شرمنده شهدا شویم؟!!
توجه: هیچ اسمی از کسی نیاوردم و فقط حرف دلمو زدم شما هم اسمی از کسی نیارید خواهشا این از اخلاق به دوره .

۱ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۰۱

می خواست بره و بچه ها منتظرش بودن...

حس عجیبی داشت، انگار می دونست این دفعه برگشتنی نیست!

اضطراب داشت که چجوری با مادر خداحافظی کنه...

با خودش می گفت: «یعنی الان چی می خواد بگه، من که طاقت ندارم بشنوم...»

فکر می کرد الان قراره بشنوه که پسرم زود برگرد! من رو تنها نذار و زود به زود بهم زنگ بزن و...

بالاخره دلش رو زد به دریا و رفت جلو، دست مادر رو بوسید و از زیر قرآن ردش کرد...

منتظر شنیدن شد که یه دفعه مادر گفت:

«خداحافظ پسرم، سلام من رو به حضرت زهرا(س) برسون»

۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۰۰